به گزارش راهبرد معاصر؛ مقام معظم رهبری در تازه ترین بیانات خود در اجلاس آموزش و پرورش عادی سازی روابط میان امارات متحده عربی و رژیم جعلی اشغالگر قدس را خیانتی بزرگ از سوی این کشور به جهان اسلام عنوان نمودند و بر این مساله تاکید کردند که دیری نمی پاید که این مساله به عنوان یک لکه ننگ بر روی پیشانی مسوولان و حاکمان اماراتی میان خواهد ماند.
در ابتدا باید این مساله تبیین شود که چرا امارات ارتباط با رژیم صهیونیستی را کلید زد و از چه رو مقام معظم رهبری، عادی سازی ارتباط با رژیم غاصب صهیونیستی را از سوی امارات خیانت خطاب کردند. خطایی که بعد از مدت کوتاهی حاکمان اماراتی مجبور به اصلاح رفتار خود خواهند شد چرا که انتهای این مسیر پشیمانی محض است. یکی از دلایلی که موجب شد تا امارات با رژیم صهیونیستی ارتباط برقرار کند یا ارتباط خود را در پیش چشم مردم جهان رسانه ای کند امید امارات برای نقش آفرینی در حد و اندازه یک بازیگر تاثیرگذار منطقه و یا در واقع در قواره ی بزرگ تر از آن بودن است، موضوعی که نشان از ضعف قدرت و عدم اقتدار این کشور در سطح منطقه دارد. لذا اماراتی ها به این خیانت تن دادند تا شاید برای خود در معادلات منطقه جایی باز کنند.
از سوی دیگر رقابت خاص حاکمان امارات با حکام سعودی، عامل مهم دیگری در گرایش به سمت ارتباط گیری با رژیم صهیونیستی است. اماراتی ها در جنگ یمن تلاش کردند خود را در کنار عربستان سعودی قرار دهند تا از این منظر برای خود جایگاهی تعریف کنند و تاثیرگذاری خود را بر تحولات منطقه تثبیت کنند در حالی که امارات هرگز نمی توانند جایگاهی در تاثیرگذاری بر معادلات منطقه برای خود تعریف کند.
درست است که امکان خروج از یمن برای اماراتی ها در مقایسه با آل سعود و رژیم سعودی بیشتر متصور هست. امارت در ارتباط با جنگ یمن، عادی سازی روابط در رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا تلاش می کند تا خود را یک کنشگر واقعی نشان دهد در حالی که اساساً امارات یک کنشگر ذره ای است و نمی تواند خود رادر قد و اندازه های منطقه ای و تاثیرگذاران منطقه ای جای دهد، چرا که ظرفیت چنین عملکردی ندارد. نباید این موضوع را از ذهن دور کنیم که ساختار امارات یک ساختار منسجم اجتماعی حاصل از جمعیت بومی نیست. در واقع جمعیت امارات، محصول مهاجرت است،
بنابراين این جمعیت نسبت به دیدگاههای حاکم بر جهان عرب و جهان اسلام پایبندی و حساسیت حداقلی به تصمیم گیری حکام خود دارد. فلذا از حیث جمعیتشناسی، اماراتیها مشکلی برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی ندارند، به این دلیل که فرهنگ جاری امارات شباهت بیشتری به فرهنگ سکولار دارد، بلکه اساسا پوسته ای از اسلام اجرا می شود، بنابراین فرهنگ سکولار با عمق بیشتری بر امارات حاکم است.
اماراتی ها سال هاست در پنهان و پیدا با رژیم صهیونیستی در ارتباط هستند، ایجاد کنیسه های یهودی و مقر رسمی برای صهیونیست ها در امارات پیشتر از اعلام رسمی عادی سازی ایجاد شده بود. دستگاههای امنیتی امارات با رژیم صهیونیستی از سال های گذشته تا کنون روابط نزدیکی با این کشور داشتند. در واقع این روابط نزدیک و خاص باعث شد امارات به سرعت به این جمع بندی برسد که اولین ایستگاه عادی سازی روابط میان کشورهای اسلامی و منطقه با رژیم اشغالگر قدس باشد.
عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی نشان از روحیه بلند پروازانه مسئولین اماراتی و نشان از نگاه اماراتیها به بیرون از خود دارد. این نگاه نشان دهنده نیاز آنها به حمایت های دنیای غرب و رژیم صهیونیستی برای باز سازی امارات است.
روابطی که امروز امارات با رژیم صهیونیستی در پیش گرفته شبیه تحولات دوران قاجار و پهلوی هاست که که شاهان قاجار با نگاه به ترکیه و کشورهای دیگر درخواست هر گونه تغییر را از سوی کشورهای غربی به راحتی می پذیرفتند لذا در کنشهای خود با نشان دادن سیگنال هایی به طرف غربی نشان می دادند که به هر قیمتی تابع آنها هستند. این رفتار چون با فطرت جامعه اسلامی منافات دارد، باعث ریزش درونی آنها شد. جامعه یک دست مسلمانان و غیور ایران در برابر تسلیم و تحمیل خواسته های غرب ایستاد تا به پیروزی انقلاب اسلامی منتج شد در حالی که چنین هویتی عملاً در امارات شکل نگرفته است.
بلند پروازی و نگاه سطحی اماراتیها از این منظر که در واقع آنها از عادی سازی ارتباط با رژیم صهیونیستی چیزی کسب نمی کنند و به یک صلح بی نتیجه و کمترین عوایدی تن دادند نشان از حماقت آنها می دهد، بنابراین از این رهگذر باید به تبیین دیدگاه های رهبری پرداخت که اساساً عادی سازی روابط امارات با رژیم صهیونیستی خیانت به جهان اسلام و حماقت در حق خود آنهاست، قطعا زمان دراز و مدت مدیدی طول نمی کشد که اماراتی ها متوجه اشتباه خود خواهند شد .